چرا زنان در هنگام نماز، حتی اگر تنها باشند، باید پوشش کامل داشتهباشند؟( پوشش زن در نماز )
پاسخ: برای رسیدن به پاسخ در ارتباط با پوشش زن در نماز خوب است به نکات زیر توجه کنیم:
این سؤال در شرایط و در جوّی مطرح شده که گویا اصل پوشش اسلامی باری است که خدا بر دوش زنان گذاشته و بهتر است برای رهایی از آن چارهای اندیشید. در حالی که پوشش در نزد خداوند یکی از زیباترین کارهای انسان و یکی از تفاوتهای اصلی انسان با حیوان است.
خداوند از هیچ حیوانی نمیخواهد که خود را بپوشاند، اما به انسان، که در مورد او فرموده «ما به او کرامت دادیم و او را بر دریاها و خشکیها مسلط کردیم و بر بسیاری از موجودات برتری بخشیدیم» (آیه 75 اسراء) دستور میدهد که پوشش داشته باشد و این، نشانۀ برتری و امتیاز انسان بر حیوان است. به همین جهت، آدمهایی که میخواهند بیشتر از حیوانها فاصله بگیرند، همانطور که نماز خود را بهتر میخوانند، بدن خود را هم بهتر میپوشانند، چه زن باشند و چه مرد. لباسهای پیغمبران و امامان و راهبان و روحانیان مسیحی و مسلمان از کاملترین لباسها بوده است.
پیغمبر اسلام، در بیشتر اوقات، در هنگام نماز، نه تنها لباس بلند میپوشید، بلکه پارچهای هم دور سر خود میپیچید و سر خود را هم میپوشاند، با اینکه این کار بر ایشان واجب نبود. علت انجام این عمل توسط پیامبر آن بود که در نگاه ایشان، پوشش و لباس یک امر مقدس و با ارزش شمرده میشد.
نماز هم همین طور است و چنین جایگاهی دارد. یکی از امتیازات انسان بر حیوانات، همین است که آگاهانه در مقابل خدا بایستند و نماز بخوانند. آیا شایسته است که کسی بگوید خداوند حیوانها را آزاد گذاشته اما به ما انسانها دستور داده که هر روز، پنج نوبت برای او نماز بخوانیم؟ البته که شایسته نیست. زیرا این کار مایۀ افتخار و مباهات انسان است که این گونه با خدای خود سخن بگوید و حرف بزند.
حال، چون این نماز یک ارزش بزرگ و عامل قرب انسان به خداست، خداوند به پیامبر خود یک دستور ویژه داد و فرمود که علاوه بر نماز پنج گانه باید نیمه شب هم برخیزد و نماز شب بخواند. پیامبر نیز که میفهمید این دستور خداوند نشانه دوستی بیشتر خداوند با اوست، با کمال افتخار به استقبال این دستور رفت و نه تنها به اندازۀ نماز شب بلکه چند برابر آن، نیمه شبها بیدار میماند و نماز میخواند و با خدا راز و نیاز میکرد. حال اگر پیامبر به خداوند میگفت: چقدر کار مرا سنگین کردهای که هم باید نمازهای روزانه را بخوانم و هم نمازهای شب را، این سخن به معنای این بود که اصلاً نماز یک بار است که مانند بارهای دیگر، کمتر آن بهتر از بیشتر آن است.
اما کسی که میداند و معتقد است که دستورات خداوند به انسان، به خاطر جایگاه والای انسان پیش خداست، متوجه است که اگر دستور بیشتری به کسی داد، به خاطر جایگاه ویژهای است که آن شخص نزد خدا دارد، نه از باب کوچک شمردن و یا تنبیه کردن اوست.
حال اگر خانمی از این زاویه به موضوع پوشش نگاه کند، خواهد دید که اولاً هر انسانی، اعم از زن و مرد، اگر پوشش کاملتری داشته باشد، به انسانیت خود بیشتر احترام گذاشته و جایگاه انسانی والاتری نزد خدا پیدا کرده است. ثانیاً اگر خداوند برای زن، حتی در آن لحظاتی که در تنهایی، خود را برای سخن گفتن با خدا آماده میکند و در گوشهای خلوت به نماز میایستد، پوشش کامل درخواست کرده، به خاطر همین احترام ویژهای است که به زن گذاشته است.
خانمی که این تصور را دارد که پوشش کمتر مرد یک امتیاز است، مانند همان کسی فکر کرده که تصور میکند نماز کمتر از نماز بیشتر بهتر است. آن خانمی که در تنهایی با پوشش کامل در برابر خدا میایستد، در عین حال که ارزش خود را بالا برده، پوشش خود را متبرک کرده و به لباسی مقدس تبدیل نموده است. او هر وقت به سراغ پوشش خود میرود تا آن را بپوشد و وارد جامعه شود، در خودآگاهِ خود سطح پوشش خود را همان سطحی از پوشش مییابد که در نماز میپوشد و در برابر خدا قرار میگیرد.
تمرین مکرر این حالت، به یک خانم دیندار اعتماد به نفسی تزریق میکند که میتواند در برابر کسانی که او را به پوشش کمتر فرا میخوانند استقامت ورزد و بر دیگران نیز تأثیر مثبت بگذارد.
در مطالب پیشین سایت بحثی هم در ارتباط با آزادی پوشش به طور کلی مطرح شده بود . در صورتیکه تمایل دارید به آن مطلب نیز دسترسی داشته باشید اینجا کلیک کنید .
طراحی شده توسط گروه ریحانه وب