مسألۀ مهاجرت به کشورهای غربی ، اعم از اروپا و آمریکا و کانادا ، و اقامت در آن کشورها یکی از مسائل مطرح در جهان اسلام ، از جمله در ایران ، در صد و پنجاه سال اخیر بوده است . سطح بالای «علم و تکنولوژی» ، «نظم اجتماعی» و «حقوق شهروندی» در این کشورها ، امکان یک زندگی راحت و همراه با رفاه نسبی را فراهم کرده و اقشاری از جوامع در جهان اسلام را به زندگی در غرب برانگیخته است. حال میپرسیم: آیا به این دلیلِ مشخص ، برای کسی که امکانش وجود دارد و یا با تلاش و پشتکار میتواند امکانات را فراهم کند ، بهتر نیست به یکی از کشورهای غربی مهاجرت کند و در آنجا زندگی نماید؟پاسخ برخی مثبت و پاسخ بسیاری هم منفی است.
قبل از هر بحثی و قبل از گرفتن هر موضعی ، مثبت یا منفی ، باید به ماهیت « مهاجرت» خوب توجه کنیم. حقیقت این است که «مهاجرت» با «مسافرت» ماهیّتاً دو مسئلۀ متفاوتاند و فرقهای فراوانی با یکدیگر دارند. وسایل حمل و نقل مانند اتومبیل و هواپیما ، به همان میزان که مسافرت را آسان کرده ، مهاجرت را آسان نکرده است. مهاجرت از یک سرزمین به سرزمین دیگر صرفاً یک انتقال مکانی نیست بلکه به معنای مهاجرت در بسیاری از امور دیگر هم هست خواه شخص مهاجر بدان آگاه باشد و در عین آگاهی به این امور هجرت را انتخاب کرده باشد و خواه آگاه نباشد. به همین جهت است که بسیاری از افراد ، این که میدانند در کشور غربی مزایای فراوانی در انتظار آنهاست ، اصولاً به دنبال مهاجرت نمیروند و زندگی در وطن را ترجیح میدهند. آنان میگویند قبل از تصمیمگیری و اقدام به این کار ، باید مسائلی را برای خود حل کنیم و به راه حلی درست و منطقی برای این مسائل برسیم. در میان این مسائل ، سه مسأله از همه اساسیتر و بنیادیتربه نظر میرسند:
اول: علاقۀ به وطن و حفظ هویت ایرانی در خود و فرزندان خود. (ایرانیت)
دوم: پایبندی به دین و حفظ دینداری خود و فرزندان خود. (اسلامیت)
سوم: حرمت به آن دسته از ارزشهای انسانی که در تمام جوامع ، مقدس و محترم شمرده میشوند. (انسانیت)
طراحی شده توسط گروه ریحانه وب